انواع موقوفات در سين کيانگ جنوبي (چين)

نويسنده:محمد جواد اميدوارنيا
در دوران پيش از انقلاب سوسياليستي (1949)

(1949) تا پيش از تسلط حزب کمونيست بر سراسر چين که تا اوايل دهه 50 به طول انجاميد، همه نهادهاي اسلامي از جمله مساجد، مزارات و مدارس ديني در مناطق مسلمان‏نشين داراي موقوفاتي بودند. از آن پس به‏دنبال «اصلاحات ارضي»، «سوسياليستي کردن کشاورزي» و اعمال سياستهايي که هدف آن محدود ساختن پيروان اديان (به‏ويژه مسلمانان بر اثر سوابق نهضتهاي سياسي ـ اجتماعي آنها) بود، زمينهاي موقوفه در سراسر کشور مصادره شد و در اختيار واحدهاي کشاورزي مانند «تيمهاي توليد» و «کمونهاي خلق» قرار گرفت.
يکي از سرزمينها، بخش جنوبي منطقه خودمختار سين‏کيانگ بود که شهرهايي چون کاشغر، ختن، يارغند، آق‏سو و کوچه در آن قرار دارد و انديشه‏هاي اسلامي به‏ويژه تصوف و عرفان و تشيع را از ايران و آسياي مرکزي پذيرا شده است.
در سراسر دوران رهبري مائوتسه تونگ، از زمينهاي موقوفه نامي به ميان نمي‏آمد و در صورت ضرورت نيز از آنها با اصطلاحاتي در رديف «مالکيتهاي فئودالي» ياد مي‏شد. از دهه 80 به بعد، با آغاز سياستهاي جديد، در کتابها و مقالاتي که راجع به مسلمانان در چين انتشار مي‏يابد، گاه مطالبي درباره موقوفات نيز بيان مي‏گردد که از جهات مختلف قابل توجه است. يکي از اين کتابها را مؤسسه انتشارات خلق سين‏کيانگ، در 1991 (به زبان چيني) به چاپ رسانده است که چون نشاندهنده ميزان قابل توجهي از نفوذ فرهنگ شيعي دوازده امامي و زبان فارسي در جنوب سين‏کيانگ، مخصوصا در ختن و يارغند مي‏باشد، رئوس آن ترجمه گرديد که ذيلاً از نظر مي‏گذرد (1) اين کتاب «منتخب مقالات پژوهشي» نام دارد و آقاي گوبائو (2) آن را نوشته است.
لازم است يادآوري کنيم که آنچه در متن بين دو گيومه آورده شده، با تلفظ آن در متن اصلي چيني انطباق دارد.

بررسي اسناد باقيمانده از اوايل دهه 50 نشان مي‏دهد که در آن موقع 24 نوع ملک موقوفه در جنوب سين‏کيانگ وجود داشته است. اسناد مذکور اسامي آنها را چنين بر مي‏شمارد:
1ـ موقوفات «مساجد»: در مناطقي که قوم «اويغور» (مسلمانها) اسکان دارند، در همه شهرها و روستاها، مساجد کوچک و بزرگ بسياري وجود دارد که محل انجام دادن شعائر ديني است. معمولاً در روستاها، هر 10 تا 20 خانوار و گاهي هر 20 تا 30 خانوار يک مسجد دارند. در روستاها غالب مساجد کوچک، هر کدام بين 3 تا 5 «مو» (3) و گاهي 10 تا 20 «مو» ملک موقوفه دارند. موقوفات مساجد متوسط 40 تا 50 و مساجد بزرگ 400 «مو» است. در شهرها که تمرکز جمعيت بيشتري دارند، تعداد مساجد کمتر است. به طور مثال، در ناحيه «شوفو» (4) با 45000 نفر جمعيت، 126 باب مسجد، يعني براي هر 355 نفر يک مسجد وجود دارد. ناحيه «ون‏سو» (5) با حدود 15000 نفر جمعيت داراي 69 باب مسجد، به‏طور متوسط براي هر 217 نفر يک مسجد است. مساجد بزرگ داراي زمينهاي موقوفه بسيارند. به طور مثال، زمينهاي موقوفه مسجد بزرگ «چياپان» (6) در شهر «شوفو» بالغ بر 5000 «مو» و «مسجد عيدگاه» بيش از 3000 «مو» مي‏باشد.
2ـ در اسلام، فرقه‏اي به‏نام «ايشاني» وجود دارد؛ اين فرقه در سين‏کيانگ داراي پيروان بسيار است. آنها مسجد را «خانقاه» و املاک موقوفه آن را «موقوفه نقشبنديه» مي‏نامند.
3ـ موقوفه «مزارات»: مزارات مدفن بزرگان دين و سياست است. در سين‏کيانگ جنوبي، هر ناحيه داراي مزارات کوچک و بزرگ است که در حدّ خود املاک موقوفه دارند. مجموع املاک موقوفه مزارات بسيار زياد است. به‏طور مثال، مزار «آفاق خواجه» (در کاشغر) 16000 «مو»، مزار «اصلان‏خان» (در آرتوش) 4500 «مو» و مزار «امام موسي‏کاظم» در دهکده «کوشا» در ختن، 3000 «مو» ملک موقوفه دارند.
4ـ موقوفات مدارس ديني: مدارس ديني در سراسر سين‏کيانگ جنوبي زمينهاي موقوفه بسيار دارند. در 1949 (هنگام سلطه حزب کمونيست بر چين)، اين نواحي داراي 312باب مدرسه علوم ديني بودند:
12. در سين کيانگ، معمولاً مزارات به صورت مجتمعي شامل مسجد، مدرسه علوم ديني، مدفن بزرگان ديني و قبرستان عمومي است که نمونه بارز آن «مزار آفاق خواجه» در کاشغر مي‏باشد. چون در مراسم اعياد بزرگ اسلامي، از جمله عيد قربان، مردم در مساجد بزرگ و اين گونه مزارات اجتماع مي‏کنند، ممکن است نام «عيد» به همين دليل بر موقوفات مذکور نهاده شده باشد.
3ـ موقوفه «مزارات»: مزارات مدفن بزرگان دين و سياست است. در سين‏کيانگ جنوبي، هر ناحيه داراي مزارات کوچک و بزرگ است که در حدّ خود املاک موقوفه دارند. مجموع املاک موقوفه مزارات بسيار زياد است. به‏طور مثال، مزار «آفاق خواجه» (در کاشغر) 16000 «مو»، مزار «اصلان‏خان» (در آرتوش) 4500 «مو» و مزار «امام موسي‏کاظم» در دهکده «کوشا» در ختن، 3000 «مو» ملک موقوفه دارند.
4ـ موقوفات مدارس ديني: مدارس ديني در سراسر سين‏کيانگ جنوبي زمينهاي موقوفه بسيار دارند. در 1949 (هنگام سلطه حزب کمونيست بر چين)، اين نواحي داراي 312باب مدرسه علوم ديني بودند:
املاک کوچکترين مدرسه بين 10 تا 30 «مو» و بزرگترين آنها، 3 تا 5 هزار «مو» بوده و به طور کلي، املاک موقوفه مدارس ديني، بخش عمده‏اي از موقوفات را تشکيل مي‏داده است.
5 ـ موقوفات پلها: املاکي بوده که درآمد آن براي احداث و تعمير پلها به‏کار مي‏رفته است.
6 ـ موقوفات قنوات: زمينهايي بوده که درآمد آن مصروف حفر و لاروبي قنوات عمومي مي‏شده است.
7ـ موقوفات «لنگان»: به منظور احداث سرپناه در بيابانها براي عابـران مستضعف در نظر گرفته مي‏شده است.
8 ـ موقوفات «تاغ»: براي احداث و مرمت راهها در مناطق کوهستاني بوده است.
9ـ موقوفات «راه»: براي تعمير و نگاهداري راههاي عمومي هزينه مي‏شده است.
10ـ موقوفات «عيد»: براي احداث مزارات صرف مي‏شده است.
11ـ موقوفات «رسول‏اللّه‏»: درآمد اين زمينها در راه اجراي مراسم يادبود حضرت محمد (ص) به کار مي‏رود. طبق روشهاي گذشته، بخش عمده‏اي از درآمد حاصل از فروش محصولات اين املاک به اماکن اسلامي، مثلاً «مکه» انتقال مي‏يابد و به صورت «نذر» بين «آخوندها» (7) و بي‏نوايان توزيع مي‏گردد. هرگاه در سالي، هيچ‏کس عازم سفر مکه نباشد (8)، «نذر» در محل به مستحقان داده مي‏شود.
12ـ موقوفات «چراغ»: براي تأمين مصارف چراغهاي مساجد و «مزارات» در نظر گرفته مي‏شده است.
13ـ موقوفات «قرآن»: براي خريد قرآن و توزيع آن در جهت اهداف تبليغي هزينه مي‏شده است.
14ـ موقوفات «کاسه»: براي خريد و تعمير ديگهاي بزرگـي بوده که در مراسـم مذهبي در آن غـذا تهيـه مي‏شود.
15ـ وقف «نان‏پخت»: درآمد حاصله از اين املاک بايد صرف تهيـه غذا و توزيـع بين مستمنـدان گردد، اما معمولاً بخت با آنها براي دسترسي به اين غذاها، يار نيست.
16ـ وقف «اولاد»: دليل ابداع چنين موقوفاتي آن است که
مقررات راجع به اين املاک به اين شرح است:
البته بر اثر مرور زمان، در بعضي از روستاها، اين‏
گونه املاک به فروش رسيده، و زنان نيز از آن ارث برده‏اند. تعداد و وسعت املاک موقوفه «اولاد» زياد نيست. به طور مثال، از خانواده «علي‏اکبر» در ناحيه «آق‏سو»، 500 هکتار چيني (مو) به جاي مانده است. گاهي اداره اين املاک به عهده يک «آخوند» گذارده مي‏شود و سالانه، سهمي هم بابت سرپرستي به او پرداخت مي‏گردد. ميزان موقوفات «اولاد» در شهر کاشغر زيادتر از مناطق ديگر است.
17ـ موقوفات «مطلق»: املاکي است که معمولاً زمينداران و يا بازرگانان دولتمند، جدا از اموال موروثي، وقف مي‏کنند تا درآمد آن پس از کسر هزينه‏هاي اداره زمين، در مراسم سالگرد درگذشت آنها، صرف تلاوت قرآن بر سر خاکشـان گردد. اين گونه موقوفـات زيـاد نيست.
18ـ وقف «اشکالات»: گاهي «آخوندي» که مسؤول اداره ملک موقوفه‏اي است آن را تا دوسوم قيمت بازار، به ديگري مي‏فروشد. در اين صورت خريدار بايد هر ساله مبلغ معيني به نهاد مذهبي که زمين متعلق به آن بوده است بپردازد. در اوائل دهه 1950 زمينهاي اوقافي در يارغند 50788 «مو» وسعت داشته که 47926 آن (4 /94 درصد) از اين مقوله بوده و از اين مقدار نيز 6 /82 درصد آن در اختيار آخوند مسؤول قرار نداشته بلکه در تصرف کشاورزان بوده است.
19ـ وقف «اشکالات مالک»: اين‏گونه موقوفات نيز املاکي است که همگي به مزارات و مدارس ديني مساجد تعلق داشته، اما به دست آخوند مسـؤول موقـوفه به فروش رسيده است. در اينجا فروش شامل همه حقوق نيست، بلکـه فقط شامـل استفـاده از عرصـه آن (درختهـا و ساختمانـها) مي‏باشـد و شخـص خريـدار بايـد بابـت آن سالانـه مبلغ معينـي به نهاد مذهبـي مربـوط بپردازد. (9)
20ـ موقوفات اجاره دائم: املاکي است که حق استفاده از آن به طور دائم به اشخاص فروخته مي‏شود و آنها آزادانه حق انتقال آن به غير را دارند. قيمت اين املاک ارزان‏تر از قيمت املاک خصوصي است.
21ـ موقوفات احيا شده: املاکي است که در اصل متعلق به مساجد و مدارس ديني بوده، اما کساني آنها را احيا کرده‏اند. در اين صورت شخص احياکننده هر سال مبلغي به نهاد مذهبي مربوط مي‏پردازد. او مي‏تواند حق خود را به ديگري اجاره دهد يا بفروشد، اما زمين در اختيار هرکس باشد، بايد سالانه 2 درصد درآمد عرصه آن را به نهاد مذهبي مربوط بپردازد. به طور مثال، موقوفه «امام موسي کاظم» در روستاي «کوشا» در ختن، 3000 «مو» وسعت دارد که 2000 واحد آن در زمره چنين املاکي است و مردم محل آن را موقوفه «بنا» (آباداني) مي‏نامند.
22ـ وقف «ده‏يک»: گاهي پيروان دين، 101 درآمد بخشي از املاک خود را وقف مسجد، مزار و يا مدرسه ديني مي‏کنند. در اين صورت فقط حق استفاده از آن درآمد، و نه مالکيت زمين، وقف گرديده است.
23ـ وقف «اولاد» و پل: املاکي است که مالکيت خصوصي آن در اختيار وراث باقي مي‏ماند، اما قسمتي از درآمد آن براي تعمير راهها، مخصوصا احداث پل، مورد استفاده قرار مي‏گيرد.
24ـ موقوفات «آخوند»: املاکي است که براي تأمين هزينه‏هاي يکي از روحانيون وقف شده و پس از درگذشت آن «آخوند» مجددا به مالکيت صاحب اصلي زمين يا وراث او باز مي‏گردد.
اخباري از چين و گفتگوهايي با مسلمانان آن کشور نشان مي‏دهد که از اوايل دهه 1990، دولت چين با بازگرداندن بعضي از املاک موقوفه به مسلمانان موافقت نموده، اما به نظر مي‏رسد که اين تصميم محدود به اين شرايط باشد:
1ـ زمين به نهادها و تشکيلات مذهبي باز مي‏گردد، نه به اشخاص.
2ـ بايد از زمين در راههاي عام‏المنفعه که در جهت سياست «چهار نوسازي» (10) و دروازه‏هاي باز اقتصادي باشد؛ مثلاً براي احداث دانشگاهها، بيمارستانها، مراکز علمي و فني و تجاري و غيره استفاده گردد.
3ـ حصول نتيجه عملي و ملموس، شرط اصلي ادامه کار بر زمين است، در غير اين صورت ملک بازگرفته و به نهاد اسلامي ديگري واگذار مي‏شود.

پی نوشتها:

1- يارغند114 باب.
2- ينگي حصار60 باب.
3- شوفو45 باب.
4- «باچو»(10) 41 باب.
5- آرتوش41 باب.
6- «يوئه‏پو»(11)11 باب.
7- کلمه «آخوند» در زبان چيني به معني «رهبر روحاني» و همچنين معلم دوره عالي مدارس ديني است.
8- سفر مکه براي چيني‏ها با توجه به دوري راه، مشقت سفرهاي زميني و دريايي در قديم و هزينه‏هاي آن، وظيفه‏اي بس مشکل بوده است.
9- نويسنده مقاله، اجاره را نيز نوعي فروش تلقي کرده است. .
10- سياست «چهار نوسازي» (Four Modernizations) در دوران پس از درگذشت مائوتسه تونگ تاکنون مورد تأکيد قرار دارد و هدف آن نوسازي کشاورزي، صنعت، علوم، فنون و دفاع در چين است.

منبع:ميراث جاويدان

معرفي سايت مرتبط با اين مقاله


تصاوير زيبا و مرتبط با اين مقاله